قطع شبکه های اجتماعی در ایران
و نقش انقلابی رادیو 24 ساعته حزب !
پدرام نواندیش

دنیای بورژوازی خود را صاحب مطلق نه تنها تمام ثروت های اجتماعی خلق شده به دست طبقه کارگر می داند، بلکه به واسطه دولتها و پلیس سرکوبگر خود، کنترل تمام شریان های ارتباطی و بخش اعظم شبکه ارتباطی اینترنتی و رسانه های ماهواره ای را در دست دارد. کارآیی این ابزارها برای دنیای بورژوازی تا آنجا اهمیت دارد که حوزه نفوذ سرمایه را بسط و گسترش داده و پاسخی به نیاز دولتهای بورژوازی و دم و دستگاههای بوروکراتیک و اداری آنها باشد. همانگونه که تولید کالائی توسط بنگاههای سرمایه، نه به واسطه علاقه آنان به انسان، بلکه کسب سود بیشتر انجام می گیرد. و به طبع آن گسترش و ادامه کاری این شبکه ها از سوی دنیای سرمایه داری تا آن زمانی تداوم خواهد داشت که روند  کسب سود را تضمین کند. در غیر این صورت خود دولت سرمایه داری به مانع اصلی در راه گسترش و ادمه کاری این شریانها تبدیل می شود.

دنیای بورژوازی در بحران لاعلاج خود دچار گسست در روند کسب سود گردیده است. بنگاههای عظیم اقتصادی و دولتهایش هزاران انسان کارگر و کارکن را به صف بیکاران و گرسنگان روانه میکند. این دنیای بورژوازی است که از پاسخ انسانی به مطالبات میلیونها کارگر زحمتکش در این جوامع درمانده است. پاسخ این دنیای غارتگر دسترنج انسان کارگر، همانا تحمیل فقر بیشتر و تحمیق و گاز اشک آور و گلوله بوده است .

اما شبکه ها و شریان های ارتباطی به ابزار مهم به هم پیوستن سیل عظیم گرسنگان، بیکاران، خانه بدوشان، زنان، جوانان معترض و هیچ بودگان بدل شده است. به فاصله زمانی اندکی، التحریر جهانی میشود. تمام مردم جهان معترض به کاپیتالیسم، به خیابانها سرازیر میشوند و به دنیای استثمار و کارمزدی، به دنیای تبعیض و نابرابری، به سرمایه داری و یک درصد صاحب همه چیز، نه میگویند. این انسانهای شریف روزها را در خیابان های آتن، رم، بروکسل، دمشق، تهران، واشنگتن، قاهره، تونس، داکار و غیره در مقابل پلیس هار سرمایه میرزمند و اخبار این اعتراضات بر روی شبکه های اجتماعی به سرعت پخش میشود. به کمک این شریان ارتباطی آگاهی از اعتراضات دیگر نقاط دنیا، هماهنگی برای شرکت در اعتراضات اجتماعی، بحث و جدل های سیاسی به یک امر متداول میان میلیارد ها انسان تبدیل شده است. این میلیاردها انسان به رسانه های بورژوازی اعتمادی ندارند. آنها به راه حل های تاکنونی دنیای بورژوازی در بحران، نه گفته اند. اکنون این شمشیر دو لبه، خود دنیای کاپیتالیستی را نشان گرفته است. به همین منظور و در این راستا، سعی  دولتهای سرمایه داری در کنترل و از دسترس خارج کردن این ابزار بینظیر قابل درک است. هماهنگی عملی تمام دولتهای بورژوازی موید این مهم است. در آمریکا و اروپا، قوانینی برای محدود کردن دسترسی به این شبکه های ارتباطی در  مجالس سرمایه داران به تصویب می رسانند. قوانینی  که معنای واقعی آن قطع و محدود نمودن دسترسی کاربران و فعالان اجتماعی  جنبش عظیم ضد کاپیتالیستی است. بورژوازی هر چیزی را که جامه قانون بر آن بپوشاند، تقدیس میکند و عليه عدول از آن مى ايستد و برای مقابله با قانون شکنان پلیس را گسیل خواهد داشت.

اگر چه دولتهای  بورژوازی غربی هر گونه تعرض به حقوق اولیه انسانی را قانونمند میکنند و آنگاه سگهای خود را به مقابله با تظاهرکنندگان میفرستند، ولی رژیم هار آنان در تهران، بی کراوات وبی نیاز از کلاه شرعی دموکراسی، شریف ترین انسانها را به مسلخ میفرستد. خود رژیم اسلامی یعنی حصر انسان، یعنی بی حقوقی مطلق، یعنی گرسنگی و شکنجه انسان کارگر و زحمتکش، یعنی سنگسار و اعدام، یعنی جهالت و عقب ماندگی. رژیم جنایت کار اسلامی مانند هم پالگی هایش در غرب، خود را ملزم به تصویب قانون جدیدی نمی داند. اما نفس عمل سرکوبگرانه همگی این دولتها یکی بوده و آن سرکوب اعتراضات اجتماعی مردم به جان آمده است .

تکنولوژی ای را که دولتهای غربی به واسطه شرکتهایی چون اریکسون و سامسونگ در اختیار رژیم اسلامی قرار داده اند، امروز توسط این رژیم در جهت قطع ارتباطات داخل جامعه ایران با دنیای خارج، بکار گرفته میشود. جامعه جهانی در زمان انعقاد  قراردادهای میلیاردی این شرکتها با رژیم هار سرمایه داران اسلامی، به درست این را پیش بینی کرده بود که دولت اسلامی از تکنولوژی اهدائی سرمایه داران غربی، در جهت تحدید و دیوار کشی علیه مردم عاصی و به جان آمده ایران، استفاده خواهد کرد .

اگر آیت الله بی بی سی، با صرف میلیاردها دلار، با کراوات و فاکت از دمکراسی های ورشکسته غربی، سعی در تحمیق میلیونها انسان دارد وبرای حفظ رژیم اسلامی و وضع موجود هر روزه دست به تبلیغات ضد کمونیستی می زند، رژیم اسلامی این را نیز بر نتابیده و در متن اوضاع و احوال جهانی و منطقه ای و از سر زبونی و ترس، راه های ارتباطی مردم را با یکدیگر و با جهان، قطع کرده است .

رژیم این را دریافته است که قادر نیست مردم بجان آمده را صرفا با قدرت نظامیش سرکوب کند. جنبش برای سرنگونی فعال تر از هر وقت به میدان آمده است. ارتباط میان خارج با داخل بیش از هر زمان دیگر، پویا و فعال و تنگاتنگ در هم میتند. همانطور که تلاش های این رژیم و سرکوبگرانش نتوانسته جنبش را به سکوت بکشاند، سازماندهی مزدورانش تحت عنوانهای ارتش سایبری نیز در حد یک هیاهو بیشتر باقی نماند .

اقدام زبونانه قطع مکرر اینترنت در ایران و یا کاهش سرعت دست یابی کاربران داخل، نتیجه مستقیم گسترش جنبش اجتماعی ای است که رژیم اسلامی را آماج اعتراضات خود قرار داده است و برای به زیر کشیدن آن خود را سازمان دهی میکند. این در حالی است که شبکه های ماهواره ای لس آنجلسی و برخی شبکه های دست ساز رژیم امکان پخش برنامه های خود را دارند .

به درستی مردم آزادی خواه و برابری طلب ایران از خود و نیروهای کمونیست کارگری خواهند پرسید در شرایطی که توسط رژیم اسلامی زندگی شان به گروگان گرفته شده است، چگونه خواهند توانست با دنیای خارج ارتباط داشته باشند و راه های مقابله با رژیم سرکوبگر اسلامی در چنین شرایطی کدام است؟ کدام راه ارتباطی مناسب تر است؟

در قرن بیست و یکم، آزادی ارتباطات با استفاده از آخرین فن آوری های تکنولوژیکی، از ابتدائی ترین حقوق انسانی ای است که رژیم اسلامی به جهت حفظ پایه های حکومت منحوسش تلاش خواهد نمود آن را به طور کلی از میان بردارد. رژیم اسلامی با تمام قوا می کوشد که اخبار مبارزات و اعتراضات مردم را خفه کند. اگر کارگران کارخانه ای 32 ماه  دستمزد نگرفته اند، اگر کودکان روستایی در این عصر تکنولوژی بر اثر واژگونی چراغ والور جزغاله میشوند، اگر سفره ها هر روز خالی تر از پیش میشود، اگر خانواده ای در شرایط استیصال مطلق، دسته جمعی انتحار میکنند و اگر کارگران اعتصاب میکنند و رژیم سرمایه داران را به چالشی بزرگ می کشانند، بایستی خبر فقط در همان محیط باقی بماند و هیچ کس دیگری در هیچ جای دیگر نباید از آن مطلع گردد. اما اگر رژیم فردی را برای ترس و عبرت دیگران در ملا ء عام به دار آویخت، خود از طریق بوق های تبلیغاتی و ارتجاعی اش آن را در بوق می کند. و به این ترتیب مدیای تزویر و تحمیق اش را یگانه راه دسترسی مردم به اخبار و رویداد ها اعلام می کند .

به همان میزان که دولتهای بورژوازی و رژیم اسلامی آنان در ایران سعی در تحدید و انحصار ابزار های ارتباطی و حتی قفل و سانسور آن دارد، نیروهای انقلابی  که هدف خود را سازمان دادن انقلاب اجتماعی برای به زیر کشیدن دولت سرمایه داران و بر پایی یک جامعه آزاد و برابر و مرفه انسانی  اعلام کرده اند، نخواهند توانست دست روی دست بگذارند تا این جنایت کاران هر جنایتی را مرتکب شوند و جامعه انسانی را به تحمیق و عقب گرد بکشانند. به پیش کشیدن راه کارهای مناسب برای در دسترس قرار دادن این نیرو و در اینجا حزب اتحاد کمونیسم کارگری، یک مبارزه جدی ای را می طلبد .

شکی در این نیست که نیروهای راست تحت حمایت بورژوازی از امکانات مالی فراوانی بر خوردارند و به همان میزان فراوانی امکانات مالی، ابزار های ارتباطی وسیعتر و متنوع تری نیز به خدمت گرفته و یا خواهند گرفت. این نیروها امکانات و ابزار های ویژه ای دارند، اما حرف دل همان یک درصد صاحب همه چیز را بر زبان می رانند. اینان همه چیز دارند الی یک شرف انسانی که در دنیای سرمایه داران، آن نیز با معیار پول و ثروت سنجیده میشود .

نیروهای کمونیسم کارگری و حزب اتحاد کمونیسم کارگری شاید امکانات مالی ای را که نیروهای راست مدافع وضع موجود دارند، نداشته باشند، اما این حزب حرف آن کارگری را میزند که 32 ماه دستمزد نگرفته و گرسنه است. این حزب حرف آن اعدامی پای چوبه دار را بر زبان دارد. این حزب زبان آن زنان قربانی خشونت رژیم اسلامی است. حزب کارگران و توده های وسیع کارکن جامعه ای است که از ستم سرمایه داران به تنگ آمده اند و می خواهند خود را برای یک انقلاب عظیم اجتماعی، در آن سازمان دهی کنند. این حزب زبان گویای جنبش شورایی و مجامع عمومی کارگری است. این حزب اتحاد کمونیسم کارگری است. این حزب در شرایط فعلی یک تریبون دارد که میبایست همچنان در برابر این همه موج تحمیق پراکنی مدیاهای غربی و دولت اسلامی بماند و همچنان با نشاط چون قلبی بتپد. میتوان در هر جای دنیا که هستیم کمکی باشیم برای استمرار این صدای واقعی انقلاب کارگری. رادیو 24 ساعته حزب اتحاد کمونیسم کارگری را نبایستی در این شرایط تنها گذارد. به هر شکل ممکن بایستی کمک های مالی برای آن جمع آوری کرد. باید آدرس رادیو ماهواره ای حزب  را به طور وسیع در جامعه اختناق زده ایران پخش نمود و همگان را به شنیدن آن دعوت کرد .

21  فوریه